و اينك بايد برائت از مشركين را با صدايي برآمده از عمق جان برآورد...
ديگر بار چشمانمان ميهمان ناخواندهاي را پذيرا شدهاست كه دروازههاي ديدگانمان را دريده است و جانمان را ميآزارد...
خونگريهكردن بسي اندك و بيمقدار است در برابر انعكاس ناداني و خدانشناسي...
اينان كه بزرگي و عظمت وجودي امامان شيعه را حتي بر خاكهايي از جنس زمين پست هم نظاره كردهاند، بايد چشماني به رنگ خيانت و حيوانيت و دستاني به چركآلودگي و خباثت خوكهاي وحشي و افكاري به زشتي و شرمآوري شيطان پليد و مستكبر داشته باشند كه اينگونه ...
اينان را تنها خدا، آن هم تنها در آن سوي اين زمين سبعخيز ميتواند به سزايشان آشنا كند و پس از آن بچشاند...
كاش چشمهايمان خون ميگريست و خونها همه بدنمان را فرا ميگرفت و همه حسهاي زيستنمان را نيز نابود ميكرد تا هيچگاه نتوانيم اينچنين رفتارهاي غيرانساني و بنياد انسانيت براندازي را درك كنيم...
كاش...
جامعه! جامعه! جامعه!
كلماتي بود كه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بر گوشهاي سيد رشتي فرود آورد...
بر گوشهاي ما نيز...
ياعلي
سلام
دستت درد نكنه وبلاگت جالبه يه سري هم به ما بزن
بهترين سايت ايراني كه هرچي بخواي داره فقط سايت عزيزجون دات كام است . www.Azizjon.com
با سلام و عرض تسليت :
روز تاسوعاي 1427 قمري است ، روز محاسبه نفس است . امروز بايد ، مجموعه محرمهايي كه در طول عمر بر ما گذشته زير بررسي بياوريم و در كنار ميز محاكمه وجدان كه همان نفس لوامه است ، قرار دهيم و خود را محكوم كنيم كه ، " اين چه عزاداري است كه تاكنون كرده ايم . لباس سياه بر تن كردن ، ولي سر سفره تفكرات يزيدي نشستن ، دهن كجي به حسين است . " لباس سياه بر تن داريم ، به نشانه عزادار بودن ، براي كسي كه در روز عاشورا با اشد شكنجه به شهادت رسيده ، فقط ما تا امروز احيا كننده مظلوميت او بوده ايم ، در حالي كه اين پنجاه درصد قضيه است . ما بايد شعار عاشورا را مد نظر قرار دهيم . امام حسين چرا به شهادت رسيد مهم است ، و الي شهادت افتخار اولياء است .ما فقط براي شهادت او گريه مي كنيم، در حالي كه اين يك جرقه است و نقطه عطفي براي رجوع به مكتب آزادي بخش ابي عبدالله است . ادامه . . . ehyagari.parsiblog.com
بهتر از اين نميشه خيلي عاليه
موفق باشي
السلامعليالحسينوعليعليبنالحسينوعلياولادالحسينوعلياصحابالحسين
و سلام بر قلبهايي كه چشمانشان را دستور اشك دادهاند...و سلام بر دستهايي كه براي نشاندادن نهايت سوز و گداز، بر سينههاي لبريز از عشق به حسينعليهالسلام،فرود ميآيند...
كاش اين روزها را در كنار خاكهاي سرد و بيروح كربلا بوديم كه اينك آنچنان از گرماي كربلاي سال 61 هجري دور و بينصيب مانده است كه حتي بوي سيب هم به مشام نميآيد...
بر مشامم ميرسد هر لحظه بوي كربلا بر دلم ترسد بماند آرزوي كربلا
سلام دوست گراميوبلاگت عالي است
پيش ماهم بياپيغام يادت نره
اگرخواستي تبادل لينك كني من حاضرم
سعي کن ارتباطمونو حفظ کني!
تا سلامي دوباره...سوگند
جالب بود و در خور توجه و قابل كمي تامل